رونیکارونیکا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

رونیکا انرژی مثبت مامان و باباش

بابا عمار مامان ماطی رونیکا و کیاشا

بدون عنوان

امشب با کلی انرژی زیاد رفتیم واسه دختر قشنگم بخاری انگری بردز خریدیم بعد شام خوردیم و بعد گل انتخاب کدی وقتی داشتیم گل کاری میکردیم بی صدا روی صندلیهای تراس دراز کشیده بودی بهت گفتم گلهای قشنگو واسه تراس تو کاشتیم وقتی میخای مشق بنویسی نقاشی بکشی منظره گلها رو ببینی ی دفعه بلند شدی بری مشقهاتو بنویسی کار من و بابا یکم طول کشید گل کاشتن و تمیز کاری پایانیش وقتی اومدم بیام پیشت توی اتاقت با یک صحنه زیبا و کم نظیر موامه شدم پشت میز تحیریت در حالت کشیدن نقاشی خرگوشی که با گوشهاش به بند لباس اویزون بود کشیده بودی و خابت برده بود این صحنه جز خاطراتیه که کم پیش میاد ازتو و کم دیده میشه و حتما در خاطرم میمونه از بابا درخواست کردم بیاد و ا...
26 مهر 1396

بدون عنوان

دختر قشنگ رونیکا امروز روز14مهر ساعت یک دو دقیقه هیت همین الان خابت برد نفسم نمیدونم چقدر. ناز و معصوم و خوردنی میشی تو لباسهایی فرم پیش دبستانی همش تو مربع فکر میری هر روز بخاطر که اذیت میکنی هفته پیش رفتم داداشی دیدم خدارو شکر همه چیزش خپب بود به امید خدا. چیزی دیگه نمونه امروز با خاله زهرا گله رفتیم ی مقدار خرید کردیم واسش لباس و اینجور چیزها،شما و بابا رفتین استخر و گویا کلی بهتون خوش گذشته بوده،تقریبا بی حساب پیش. نه هفته دیگه داداشی به دنیا میاد هنوز واسش اسم نزاشتم من نیت کردم. محمد علی گذاشتم اما بابا زیاد موافق نیست تو اسمشو سبحان گذاشتی نفسم اسمی کهماواسه تپ آگه پسر بودی انتخاب کرده بودیم که خدارو هزاران بار برای وجود نازنین ...
14 مهر 1396
1